شايد باورش برايتان سخت باشد، اما قدرت موسيقي به قدري زياد است كه مي‌تواند احساسات و ذهن آدم را تحت تاثير قرار دهد. يكي از موضوعاتي كه مي‌تواند شما را شگفت زده كند تاثير موسيقي بر روي ذهن فردي است كه متاسفانه به كما رفته است.
برخي از افراد با علاقه‌اي كه نسبت به موسيقي پيدا مي‌كنند، تصميم مي‌گيرند خودشان نوازندگي را بياموزند و وارد فضاي انرژي بخش موسيقي شوند. به همين دليل به دنبال بهترين آموزشگاه موسيقي مي‌گردند و خود را در اين هنر زيبا درگير مي‌كنند. در صورتي كه فرد اين علاقه خود را به موسيقي حفظ كند مي‌تواند به درجات بالايي مانند نوازندگي حرفه‌اي برسد.
موسيقي مي‌تواند تغييرات عظيمي در حال و روز ما به وجود آورد. يكي از عجيب‌ترين اتفاقاتي كه نيروي موسيقي براي ما ايجاد كرده، بهبود بيماري‌هاست. اما عجيب‌تر از آن هم نجات فردي از شرايط كماست.
نگاه علمي به نيروي عجيب موسيقي بر موجودات
نتيجه مطالعات علمي نشان داده كه موسيقي مي‌تواند حتي بر روي رشد گياهان هم تاثير مثبت بگذارد. نكته‌اي كه جود دارد اين است كه پس چطور متوجه تاثير موسيقي بر روي ذهن افراد نشويم. زندگي بسياري از ما هر روزه با شنيدن نواي موسيقي آغاز مي‌شود و حتي ممكن است با آن به پايان برسد. به طوري كه جزو جدانشدني از زندگي ما شده و هر روز به آن هم نزديك‌تر مي‌شويم.
تاثير موسيقي و بازگشت فرد از كما
كما اختلالي در مغز است كه باعث كاهش سطح هوشياري فرد مي‌شود. اين حالت بر اثر ضربه محكم به سر يا بيماري‌هاي خاص به وجود مي‌آيد.
در برخي از موارد مشاهده شده كه فرد با شنيدن اسم خودش عكس العمل نشان داده، پس مشخص است كه سطح هوشياري او اميدوار كننده‌تر است. براي بهبود شرايط چنين شخصي مي‌توانيد از قدرت موسيقي استفاده كنيد. براي او موسيقي‌هاي مورد علاقه‌اش را با صداي آرام پخش كنيد يا شعرهايي كه مورد پسندش بوده را براي او زمزمه كنيد.
بازگشت يك موزيسين از كما با قدرت موسيقي
رابين گيب يكي از اعضاي گروه بي‌جيز كه يك موسيقيدان مشهور در دهه ۷۰ ميلادي بود، به بيماري ذات الريه دچار شده كه در نهايت او را به سمت كما كشاند. اما او پس از مدتي توانست به هوش آيد و از شرايط كما دور شود. پزشكان با بررسي موضوع متوجه شدند كه تاثيرات پخش موسيقي در اين مدت به رابين كمك زيادي كرده كه توسط امواج مغز از اين شرايط نجات پيدا كند.
مدت زماني كه رابين گيب در حالت اغما به سر مي‌برد، خانواده و دوستان موسيقي‌هاي مورد علاقه او را در كنار تختش پخش مي‌كردند كه همين موضوع باعث شد وي پس از مدتي به شنيدن اسم خودش هم عكس العمل نشان دهد.
اما نكته‌اي براي اين موضوع وجود دارد. اين موسيقي بايد براي فرد آشنا باشد و در واقع آن را در طول زندگي خود شنيده باشد.
آيا اين موضوع صحت دارد؟
شايد تصور كنيد فردي كه مدت زمان زيادي در كما به سر برده، راه بازگشتي ندارد. پاسخ قطعي اين سوال را حتي جامعه پزشكي هم نمي‌داند. از اين اتفاق تنها خدا داناي راز است. مواردي هم پيش آمده كه فرد بعد از مدت زماني كه در حالت كما بوده به توسط قدرت موسيقي به دنياي ما برگشته و ادامه حيات خود را در اين جهان به دست آورده است.
اين موضوع هم در علم پزشكي به شرايط مختلفي بستگي دارد. اما در حالت كلي، كما حالتي براي فرد ايجاد مي‌كند كه نسبت به محرك‌هاي فيزيكي عكس العمل نشان نمي‌دهد. در برخي مواقع سطح هوشياري فرد به قدري پايين است كه به آن سپري شدن در زندگي نباتي مي‌گويند. در واقع در اين حالت حتي ممكن است ضربان قلب، فشار خون و تمامي عواملي جسمي براي ادامه حيات فرد به صورت عادي باشد، اما سطح هوشياري مغز كاملا متفاوت شود.
